صحبتهای اخیر امیر نادری و تفاوتش با کیارستمی
، در این سالها مطالب زیادی از امیر نادری شنیده و خوانده بودم و تعدادی از فیلمهایی را که خارج کشور، در آمریکا ساخته، نصفه-نیمه، دیدهام. راست اش، در تمامی این سالها، نه از طرز حرف زدن امیر نادری در گفتگوهایش خوشم آمده و نه از فیلمهایش. طرز حرف زدن امیر نادری را دوست ندارم. مثلا این بار داشت درباره تهران حرف میزد و این که هیچ وقت این شهر را دوست نداشته. حتی زمانی که در آن زندگی میکرده و همیشه به آن سوی آبها فکر میکرده و عشقاش نیویورک و آمریکا و سینمایش بوده. این حرفها را جاهای دیگر هم از او خوانده بودم حالا با جملهبندیهای متفاوت. اما حتی یک سینماگر مهاجر اروپایی را به یاد ندارم در مورد زادگاهش اتریش یا آلمان، اینطور گنده دماغانه و به هرحال با لحنی تحقیرآمیز، حرف بزند. لب کلامِ نادری این بود که خلاصه، مادرش، ایران را دوست ندارد.
، من هم راست اش، کسی که از مادرش بد بگوید، حسابی توی ذوقم میخورد. حالم را بد میکند. . حالا با این همه ادعا و شور و انرژی که او موقع حرف زدن از خود نشان میدهد، اگر فیلم خوبی هم ساخته بود، شاید من زر زر نمیکردم و سکوت میکردم. اما او در سالهای اقامت اش در خارج کشور، لااقل از دیدگاه من، فیلم خوبی نساخته. اگر ساخته بود امکان نداشت خورههای فیلم در ایران آن را ندیده و با اشتیاق دربارهاش حرف نزنند
. نادری تعدادی فیلم جشنوارهای ساخته. همان نوع فیلمهایی که اتفاقا بهشتشان، زادگاه نادری، ایران است. فیلمهایی که او در سینماییترین شهر دنیا نیویورک، یا چندسال پیش گویا، نزدیک لاسوگاس ساخته، فیلمهایی هستند بیهویت، که نه رنگ و بوی زادگاهش از آنها به مشام میرسد و نه شخصیت سینمای خودش از لابه لایشان قابل تشخیص است.
. نکته آخر در مورد نادری این که با شنیدن و خواندن حرفهایش در این سالها در مورد دو دوره ی فیلمسازیاش در ایرانِ قبل و بعد از انقلاب هم شک کردم. وقتی اولبار دونده را دیدم خوشم آمد و سالهای بعد در دوباره بینی نادری برای من فرصتطلب جلوه میکند و فرصتطلبی برای من از بدترین معایب دنیا است.
. اما کیارستمی، از زبان خودش خواندم که وقتی سئوال کرده بودند چرا در خارج فیلم نمیسازد، پاسخ داد: برای من از یک فیلمساز موفق ایرانی در خارج از کشور نام ببرید، اگر پیدا کردید، من دومیاش خواهم بود (نقل به مضمون). کیارستمی عاشق ایران است و شیوه حرف زدنش از ایران و ایرانی و ادبیات و فرهنگ ایرانی همیشه برایم غرور انگیز بوده،و کیارستمی این را ثابت کرده که هنرمند ایرانی حالت درختی را دارد که اگر از جای خودش بکنی و در خاک دیگری بکاری، اگر هم خشک نشود، بار نمیدهد ویا اگر هم بدهد،آن باری را که در خاک خودش میداد، نمیدهد
جمعه 25 آبان 1391 - 11:23:12 AM